English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 212 (7434 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
teeter U بالا وپایین رفتن
teetered U بالا وپایین رفتن
teetering U بالا وپایین رفتن
teeters U بالا وپایین رفتن
skip U بالا وپایین رفتن
skipped U بالا وپایین رفتن
skips U بالا وپایین رفتن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
fluctuate U نوسان کردن بالا وپایین رفتن
fluctuated U نوسان کردن بالا وپایین رفتن
fluctuates U نوسان کردن بالا وپایین رفتن
scend U در اثر حرکت امواج بالا وپایین رفتن
seesaw U بالا وپایین رفتن الله کلنگ کردن
Other Matches
hods U بالا وپایین پریدن
hod U بالا وپایین پریدن
dapping U نوعی صید ماهی با بالا وپایین بردن طعمه تا مماس اب شود
vertical U متن نمایش داده شده که بالا وپایین صفحه کامپیوتر حرکت میکند در هر لحظه یک خط
drop U محل یک ترمینال راه دور درشبکه فاصله میان بالا وپایین یک ورق از لوازم التحریر کامپیوتری
dropped U محل یک ترمینال راه دور درشبکه فاصله میان بالا وپایین یک ورق از لوازم التحریر کامپیوتری
dropping U محل یک ترمینال راه دور درشبکه فاصله میان بالا وپایین یک ورق از لوازم التحریر کامپیوتری
drops U محل یک ترمینال راه دور درشبکه فاصله میان بالا وپایین یک ورق از لوازم التحریر کامپیوتری
lubber's hole U سوراخی در نوک کشتی نزدیک دگل که طناب دگل بوسیله ان بالا وپایین میرود
Mt U بالا رفتن
soar U بالا رفتن
aspiring U بالا رفتن
Mts U بالا رفتن
aspires U بالا رفتن
aspire U بالا رفتن
ascendance U بالا رفتن
aspired U بالا رفتن
soars U بالا رفتن
upwards <adv.> U به بالا [رفتن]
soared U بالا رفتن
tacit collusion U حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
to increase [to, by] U بالا رفتن [به مقدار]
ascendible U قابل بالا رفتن از
remounts U دوباره بالا رفتن
bump U بالا و پایین رفتن
fire raising U بالا رفتن اتش
fire-raising U بالا رفتن اتش
ascendable U قابل بالا رفتن از
remounting U دوباره بالا رفتن
pole climbing U از تیر بالا رفتن
casual uplift U بالا رفتن موقتی
upwell U بطرف بالا رفتن
climable U قابل بالا رفتن
remounted U دوباره بالا رفتن
sewsaw U بالا و پائین رفتن
remount U دوباره بالا رفتن
swaying U بالا و پایین رفتن ناو
have money to burn <idiom> U پول از پارو بالا رفتن
climbs U بالا رفتن از کوه یادرخت
to whirl up U بطور چرخش بالا رفتن
climbing U بالا رفتن از کوه یادرخت
climbed U بالا رفتن از کوه یادرخت
climb U بالا رفتن از کوه یادرخت
to swirl up U بطور چرخش بالا رفتن
heaving U بالا و پایین رفتن ناو
fluctuable U مستعد بالا و پائین رفتن مواج
capillarity U خاصیت بالا رفتن اب درسوراخهای موئی
progressive rebate U تخفیفی که با بالا رفتن حجم خرید به درصد ان افزوده می گردد
pillaring U بالا رفتن ستون دود به طورسریع تنوره کشیدن دود
increases U صعود کردن افزایش یافتن بالا رفتن افزایش
increase U صعود کردن افزایش یافتن بالا رفتن افزایش
increased U صعود کردن افزایش یافتن بالا رفتن افزایش
multiplier principle U اصل ضریب افزایش سرمایه نسبت بین افزایش سرمایه گذاری و بالا رفتن درامد
lower class U طبقه پست وپایین اجتماع
foremast U دگل جلو وپایین کشتی
forepeak U مخزن جلو وپایین کشتی
subclass U طبقه پست وپایین اجتماع
underclass U طبقه پست وپایین اجتماع
elevation tracking U دستگاه تعقیب صعود هواپیما تعقیب صعود یا بالا رفتن
deal lift U بلند کردن وزنه تا کمر وپایین بردن
centaur U حیوان افسانهای با بالاتنه انسان وپایین تنه اسب قنطورس
centaurs U حیوان افسانهای با بالاتنه انسان وپایین تنه اسب قنطورس
pussyfoot U دزدکی راه رفتن اهسته ودزدکی کاری کردن طفره رفتن
goose step U رژه رفتن بدون زانو خم کردن قدم اهسته رفتن
spinwriter U چاپگر کامپیوتر با کیفیت بالا نوع خاصی از چاپگرکامپیوتری با کیفیت بالا
you have no option but to go U چارهای جز رفتن ندارید کاری جز رفتن نمیتوانیدبکنید
lower classes U طبقه پست وپایین اجتماع طبقه سوم
lower class U طبقه پست وپایین اجتماع طبقه سوم
vertically U از بالا به پایین یا حرکت بالا و پایین در زاویه راست افق
mouch U راه رفتن دولادولاراه رفتن
the clouds above ابرهای بالا یا بالا سر
pigou effect U اثر مانده واقعی اثر کاهش سطح قیمت ها برروی مصرف که بر اساس این اثر با کاهش سطح قیمت ها و در نتیجه بالا رفتن عرضه واقعی پول و افزایش ارزش واقعی ثروت مصرف نیز افزایش خواهد یافت
dat U سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی
trotting U یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
trotted U یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
trots U یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
trot U یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
apl U یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
pull up U بالا کشیدن هواپیما بالا کشیدن
parading U سان رفتن رژه رفتن محل سان
parades U سان رفتن رژه رفتن محل سان
parade U سان رفتن رژه رفتن محل سان
paraded U سان رفتن رژه رفتن محل سان
high burst ranging U تنظیم تیر بروش ترکش بالا تنظیم تیر بروش تیر زمانی بالا
on high U در بالا
overhead U بالا
top U بالا
high U بالا
overtones U بالا تن
balcony U لژ بالا
headwater U بالا اب
ascendancy U بالا
in old age [in great age] U در سن بالا
lever bridge U پل بالا رو
outreach U بالا
overtone U بالا تن
upper U بالا
highs U بالا
balconies U لژ بالا
uppermost U از بالا
up U بالا
highest U بالا
ascendency U بالا
gallery U لژ بالا
superincumbent U از بالا
overhead U سر بالا
upped U رو به بالا
upping U بالا
upping U رو به بالا
above U در بالا
aloft U بالا
over- U بالا
galleries U لژ بالا
atop U بالا
up stairs U بالا
up U رو به بالا
at a great age U در سن بالا یی
aweigh U بالا
upped U بالا
upside U بالا
over U بالا
up there U ان بالا
upper limit U حد بالا
highlight U نور بالا
high impedance U امپدانس بالا
high grown U بلند بالا
highlighted U نور بالا
highlights U نور بالا
hoist U بالا کشیدن
tossed U بالا انداختن
tosses U بالا انداختن
lifted U جر ثقیل بالا بر
atop U بطرف بالا
up U بالا بردن
hoist U بالا بردن
upping U بالا بردن
upped U بالا بردن
upper class U طبقه بالا
upper classes U طبقه بالا
high order U رتبه بالا
to hinge up U به بالا پیچیدن
tossing U بالا انداختن
oversize U سایز بالا
bottom up U از پایین به بالا
abovestairs U طبقه بالا
h.f. U فرکانس بالا
head piece U قسمت بالا
uptake U بالا برنده
heave away U بالا بکشید
heave in U بالا کشیدن
wrappers U بالا پوش
wrapper U بالا پوش
boosters U بالا برنده
high burst U ترکش بالا
booster U بالا برنده
face up feed U خورد رو به بالا
ascendent U بالا رونده
ascensive U بالا رونده
lift U جر ثقیل بالا بر
lift U بالا دادن
lift U بالا بردن
lifted U بالا دادن
lifted U بالا بردن
lifting U جر ثقیل بالا بر
lifting U بالا دادن
lifting U بالا بردن
lifts U جر ثقیل بالا بر
lifts U بالا بردن
at the utmost U دست بالا
high contrast U تغایر بالا
ascending U بالا رونده
climbs U بالا کشیدن
climbing U بالا کشیدن
climbed U بالا کشیدن
climb U بالا کشیدن
uplifts U بالا بردن
uplift U بالا بردن
hoists U بالا کشیدن
hoists U بالا بردن
hoisted U بالا کشیدن
to turn up [collar] U به بالا پیچیدن
to tilt up U به بالا پیچیدن
puking U بالا اوردن
pukes U بالا اوردن
lifts U بالا دادن
high efficiency U راندمان بالا
high frequency U بسامد بالا
high frequency U فرکانس بالا
high frequency alternator U ژنراتورفرکانس بالا
radius U زند بالا
heaved U بالا کشیدن
heave U بالا کشیدن
puke U بالا اوردن
puked U بالا اوردن
hoisted U بالا بردن
mountant U بالا رونده
radio frequency U فرکانس بالا
rally U بالا بردن قی مت
regorge U بالا اوردن
embezzle U بالا کشیدن
Recent search history Forum search
1لطفا بیاین دنبالمون
1popsicle
1 In last fit, DOS starts at high addresses and works downward
1construed
1The outright abolition of the death penalty.
3she brought disgrace on the family.
2از ظاهر کسی یا چیزی نمیشه به باطنش پی پرد
1اصطلاح برای با خط یازده چی هست؟
1Cool... I just got back from working out. I did a bunch of squats and lunges lol I'm working on my big booty ;)
1Soar
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com